๑۩۞۩๑ جور وا جور๑۩۞۩๑ هرچی بخوای اینجا هست
| ||
|
به نقطه وسط ساختمان خیره شوید تا جایگاه پایین صفحه پر شود.سپس شما تصویر سیاه و سفید را رنگی میبینید!
غضنفر شب قبل از خواستگاری زنگ میزنه به دختره میگه : الو ! سوالای فردای بابات رو نداری !؟ . . . غضنفر اینا از قرنها پیش با فناوری نانو آشنا بودند ! نانو خیار ، نانو گوجه ، نانو رب ، نانو هندوانه نانو خربزه ، نانو ماست ، نانو آبدوغ ، نانو بادمجان ! و همچنان پیشرفت ادامه دارد ! . . . غضنفر هندونه میبره سر قبر باباش برای خیرات ، پارش میکنه میبینه سفیده ! میگه ری.دم تو اون روحت با اون شانست ! . . . حیف نون بعد از دعوا و جر و بحث با خانمش: اگه بخاطر یارانه ها نبود تا الان میکشتمت ! . . . گ.وزها بادهای رنج دیده ای هستند که پیچ و خم روده را طی کرده اند و هنگام خروج فریاد آزادی سر میدهند ! . . . آرزوی ریاضی: عرض سلام+طول عمر +ارتفاع سلامتی برای مساحت وجود نازنینت ! . . . فقط ایرانی ها هستند که مهمون دعوت می کنن و بعد از اینکه مهموناشون رفتن میگن :آخِیش !!! . . . یارو موبایلش رو ویبره بود میبره تعمیر میگه زور میزنه ولی نمیرینه ! ادامه مطلب ![]()
فرشته ها آمده اند پایین. همه جا پر از فرشته است. از کنارت که رد می شوند، می فهمی؟ اسمت را که صدا می زنند، می شنوی؟ دستشان را که روی شانه ات می گذارند، حس می کنی؟ راستی حیاط خلوت دلت را آب و جارو کرده ای؟ دعاهایت را آماده گذاشته ای؟ آرزوهایت را مرور کرده ای؟ می دانی که امشب به تو هم سر می زنند؟ می آیند و برایت سوغات می آورند، پیراهن تازه ات را. خدا کند یک هوا بزرگ شده باشی. می آیند و چهار گوشه دلت را نور و گلاب می پاشند. می آیند و توی دستشان دعای مستجاب شده و عشق است. مبادا بیایند و تو نباشی. مبادا در دلت را بسته باشی. مبادا در بزنند و تو نفهمی. مبادا ... کوچه دلت را چراغانی کن. دم در بنشین و منتظر باش. فرشته ها می آیند. فرشته ها حتما می آیند. خدا آنسوتر منتظر است. مبادا که فرشته هایت دست خالی برگردند...
وقتی در ایوان دلتنگی هایت می نشینی وقتی که پشت یک پنجره بارانی بی هوا شاعر می شوی... وقتی دیگر کسی برای شنیدن جمله هایت به اندازه لحظه ای فرصت نمی گذارد... کسی هست که می شود به او پناه برد. کسی که شب دلتنگی را با او می توان قسمت کرد. نگاهت را از سنگفرشهای خیس و سرد کوچه های باران زده جدا کن. تا چه وقت می خواهی یاسهایت را به ساقه گلهای گلدان های اتاقت پیوند بزنی؟ تا چه وقت می خواهی در کوره راههایی که برای خودت ساخته ای قدم برداری؟ می توان از تاریکی ها گذشت می توان خود را در کوچه های سبز دوباره یافت. یک نفر هست یک نفر که تا خواب دوباره چشمهایت با توست. شب دلتنگی هایت را با او قسمت کن........تنها با او!!! ناخواسته آمدیم و ناشیانه زندگی گردیم همه اش غصه بود و غصه اما افسوس که بعد از سالها غصه مکرر به دنبال خنده هستیم و باز هم نمیابیم و باز هم غصه و باز هم غصه چه کسی می گوید که گرانی شده است؟ دوره ارزانیست! دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان. دوستی ارزان است! دشمنی ها ارزان، تن عریان ارزان، وشرافت ارزان! آبرو قیمت یک تکه نان، و دروغ از همه چیز ارزانتر کمتراز آب روان و چه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان |
|